امروز صبح بعد از مدتها تصمیم گرفتم با دوستم بریم ورزش کنیم!
گرمکن نارنجیمو پوشیدم و زدم بیرون
و حالا توجه کنید به تیکههای ملت :
نارنگی! کجا میری؟
… پرتقال! بدو تا نخوردمت!
هویج! مگه خرگوش دنبالت کرده؟
ته سیگار!
رفتگر! برو ۹ شب بیا بابا!
چیتوز موتوری!
سن ایچ و دیگر هیچ!
لینا توپی!! انقدر جون نده بابا!
اسمارتیز! بقیه دوستات کجان؟
بچهها! بچه ها! گارفیلد!
الان کدوم مسئول باید رسیدگی کنه؟…
::
::
یادمه یه روز که موتور کولرمون سوخته بود ؛ نهایت آرامشو تو چهره ی پدرم دیدم :: :: دیشب ﺧﻮﻧﻪ ﻣﺎدر ﺑﺰﺭﮔﻢ ﺑﻮﺩﻳﻢ یه دفعه ﺣﺎﻝ ﻣﺎدر ﺑﺰﺭﮔﻢ ﺑﺪ ﺷﺪ ﺣﺎﻟﺖ ﺗﻬﻮﻉ ﭘﻴﺪﺍ ﻛﺮﺩ، پسر داییم ۵ ﺳﺎﻟﺸﻪ ﺑﺮﮔﺸﺘﻪ ﻣﻴﮕﻪ ﻋﺰﻳﺰ نی نی ﻣﻴﺎﺭی ﻭﺍﺳﻤﻮﻥ؟ من ![]() مادر بزرگم ![]() صدا سیما ![]() :: :: شما یادتون نمیاد اونوقتاشعر “قسم به اسم آزادی” از تلویزیون پخش میشد باهاش غلط غلوط میخوندیم تا میرسید به جای “همه به پیش… به یکصدا… ” یه دفعه به تقلید از خواننده هاش اوج میگرفتیم و با شور داد میزدیم “جامدادی عزیز ما”… یادتونه؟ :: :: مهم این نیست که توی سیبی که می خوری کرم باشه . . . مهم اینه که کرمش نصفه نباشه :: :: این پیغام کاملا جدّیه باور کنید منم اول قبول نداشتم مشقامو خوب نوشتم بابام بهم عیدی داد یه توپ قلقلی داد :: :: با داداشم دعوام شده بود بابام اومد بهم گفت بیخیال برو باهاش آشتی کن منم بهش گفتم لازم نکرده گور باباش! هیچی دیگه الان با یه دست و یه پای شکسته دارم براتون مینویسم :: :: از وقتی شوخی اختراع شد ، دیگه هیچ حرفی تودل کسی نموند ! :: :: از دستشویی میای بیرون یه دست به موهات میکشی ، طوری قشنگ میشه که انگار از سالن مد تو پاریس اومدی بیرون . . . ! حالا یه جای خیلی مهم دعوت داری میری بهترین آرایشگاه شهر ، وقتی موهاتو میبینی انگار از مخلوط کن سه کاره اومده بیرون ! :: :: بابام آیفون خونه رو زده. منم رفتم برداشتم گفتم :بله؟ بابام گفت بیا پایین، رفتم پایین میگم بله؟ میگه برو کلیدای ماشینو از بالا بیار!! |
|
نظرات شما عزیزان: